جزء (فقه)جزء به معنای بخش معینی از یک مرکب را گویند. ۱ - معنای لغوی جزءبخشى معین از مرکب را می گویند. ۲ - معنای اصطلاحی جزءجزء به بخشى معین از شیء مرکب اطلاق مىشود؛ چنان که به قسمتهاى مختلف یک جزء بعض مىگویند. ۳ - توضیح کامل جزءجزء گاهى در مقابل شرط به کار مىرود، مانند اجزاى نماز، از قبیل رکوع و سجود در مقابل شرایط آن، همچون طهارت و روبه قبله بودن. تفاوت جزء با شرط در این کاربرد آن است که جزء ماهیت شىء مرکب را تشکیل مىدهد؛ لیکن شرط خارج از ماهیت شىء مرکب مىباشد؛ هرچند در صحت آن دخیل است. ۴ - جزئیات مقاله حاضردر این مقاله به برخى احکام جزء که در بابهاى طهارت، صلات و وصیت آمده، اشاره مىکنیم و تفصیل آن در مدخلهاى مربوط خواهد آمد. ۵ - جزء و طهارتواجب است اجزاى جدا شده از میت با خود او دفن گردد. بر اجزاى داراى حیات که از موجود زنده جدا مىشود حکم میت جارى مىگردد و در نتیجه نجس خواهد بود و مس آن در صورتى که استخوان داشته باشد بنابر مشهور موجب وجوب غسل مس میت است. ۶ - جزء و صلاتاخلال عمدى به اجزاى واجب نماز، مانند قرائت و اخلال، مطلقا حتى از روى سهو در اجزاى رکنى، از قبیل رکوع و دو سجده موجب بطلان نماز است . [۵]
مستمسک العروة الوثقی، ج۶، ص۵۹۴ .
قضا ى اجزاى فراموش شده جز در فراموشى یک سجده و تشهد واجب نیست. ۷ - جزء و نیتدر اینکه نیت از اجزاى عبادت است یا از شرایط آن، اختلاف است. ۸ - جزء و قرآنبسم اللّٰه الرحمٰن الرحیم در ابتداى هر سوره- جز سوره توبه که بسم اللّٰه ندارد- آیه اى مستقل و جزء سوره است؛ هرچند از برخى قدما نقل شده که در غیر سوره حمد جزء سوره نیست . ۹ - جزء و وصیتکسى که به جزئى از مالش براى دیگرى وصیت کرده، بدون آنکه مقدار آن را معین کند، در اینکه باید یک دهمِ ثلث مالش را به او بدهند یا یک هفتمِ آن را، در مسئله دو قول است. ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، جلد۳، ص۸۰-۸۱. ردههای این صفحه : واژه شناسی
|